سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حقوق بشر در جایگاه یک موضوع بین المللی 

امروز، تقریبا ً هم? دولت ها در تمامی مناطق جهان، در هر سطح از توسعه، نسبت به حقوق بشر اعلام تعهد کرده اند. دولتی که حقوق بشر را آشکارا نقض کند، غیر قانونی شمرده می شود.
همیشه چنین نبوده است. پیشرفت کشور ها در زمین? حقوق بشر- یا فقدان این حقوق- تنها حدود نیم قرن است که تبدیل به ضابطه ای در روابط بین الملل گشته است. قبل از جنگ جهانی دوم، کشتار گروه های قومی در کشور ها، با تقبیح مؤدبانه ای از سوی جامع? بین الملل روبرو می شد. موارد کمتر زننده نقض حقوق بشر، حتی موضوع مناسبی برای گفتگو های دیپلماتیک محسوب نمی شد.
چگونگی رفتار حکومت ها در قلمرو خود و با شهروندانشان ، مربوط به حق حاکمیت خودشان بود – یعنی برخورداری از بالاترین قدرت در ادار? امور داخلی . و در واقع، سایر دول و نیز جامع? بین الملل، به لحاظ قانون متعهد بودند که در این گونه امور دخالتی نداشته باشند.
تکان ناشی از قتل عام یهودیان در جریان قتل عام یهودیان در جنگ جهانی دوم، آلمان نازی و متحدان آن میلیون ها تن را به قتل رساندند – یهودیان اروپا، افرادی که پوست و موی تیره داشتند و همجنس گرایان – این گروه ها شامل مردان، زنان و کودکان بودند. انزجار از این سبعیت توجیه نشدنی موجب تغییر طرز فکر جهانیان شد. احساس مسئولیت در مقابل وقوع این کشتار بزرگ، موجب تعهد کشور ها برای ممانعت از تکرار چنین فاجعه ای گردید . حقوق بشر، تبدیل به بخشی از جریان اصلی مناسبات بین المللی شد. قبل از فاجع? قتل عام یهودیان، برخی کشور ها به این بهانه که رفتار یک دولت با شهروندانش امری داخلی است، متوسل شده بودند. کشتار شهروندان یک کشور از سوی حاکمیت همان کشور، به منزل? یک جنایت بین المللی محسوب نمی شد.
محکم? جنایات جنگی نورمبرگ در سال 1945 به تغییر اوضاع کمک کرد. در این محاکمات که افسران عالیرتب? نازی باید حساب اعمال خود را پس می دادند، فکر جنایت علیه بشریت مطرح شد. برای نخستین بار، این مقامات می بایست در برابر جامع? بین الملل پاسخگوی جنایات خود در حق تک تک شهروندان باشند. اما در سازمان ملل بود که حقوق بشر به عنوان موضوعی مربوط به مناسبات بین المللی مطرح گشت. در منشور سازمان ملل که در سال 1945 به تصویب رسید، حقوق بشر از جایگاهی برجسته برخوردار است. در 10 دسامبر سال 1948، مجمع عمومی سازمان ملل اعلامی? جهانی حقوق بشر را رسما ً به تصویب رساند. در این فهرست جامع حقوق بشر آمده است که طرز رفتار دولت ها با شهروندان خود یک موضوع مشروع بین المللی و تابع ضوابط بین المللی می باشد.

پیامد های جنگ سرد
با این حال، همه چیز به کُندی پیش نمی رفت. در سال های پس از جنگ جهانی دوم، نبرد عقیدتی سختی میان کشور های کمونیست و کشور های سرمایه دار در گرفت، که تبعات آن در سراسر جهان انعکاس یافت. "جنگ سرد" تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، ادامه یافت. همان گونه که ایالات متحده مایل بود عدم رعایت حقوق بشر را گاهی در مورد رژیم های ضد کمونیست "دوست" نادیده بگیرد، اتحاد شوروی هم آماده بود در صورت لزوم، برای اطمینان خاطر رژیم های تمامیت خواه "دوست" در حوز? نفوذ خود، به زور متوسل شود.
به علاوه، کشورهای اندکی حتی به نظارت چند جانبه در موردعملکردهای در ارتباط با حقوق بشر راضی بودند، چه رسد به تحقق و اجرای آن در سطح بین المللی. سازمان ملل، یک حکومت جهانی نیست. و در صورتی که اعضای آن - یعنی کشور های مستقل- به آن اختیار ندهند، کاری از دستش بر نمی آید. در طول دو ده? اول جنگ سرد، هیچ یک از دو اردوگاه مایل نبود سازمان ملل در زمین? حقوق بشر دست به اقدام چشمگیری بزند.
با این حال، در اواسط ده? 1960، اردوگاه آفریقا-آسیا بزرگترین گروه را در سازمان ملل تشکیل می داد. این کشور های استعمار زده توجه خاصی به حقوق بشر داشتند. آن ها از سوی اردوگاه شوروی و بعضی کشورهای اروپایی و کشورهای قار? آمریکا، از جمله ایالات متحده، گوش شنوایی برای دفاع از خود را یافتند. به این ترتیب، سازمان ملل یک بار دیگر به مسئل? حقوق بشر پرداخت.
همین امر منجر به تکمیل پیمان های بین المللی حقوق بشر در دسامبر 1966 شد. عقد این پیمان ها، همراه با اعلامی? جهانی حقوق بشر، موجب اعتبار و رسمیت یافتن این حقوق در سطح بین المللی گردید.
در هر حال جامعیت این پیمان ها اقتضا می کرد که سازمان ملل، کار خود را در زمینه حقوق بشر را از تعیین ضوابط، به نظارت در مورد چگونگی متابعت کشورها در پیاده کردن آن ضوابط تغییر دهد. این دقیقا ً حوزه ای بود که سازمان ملل در دو ده? اول کار خود، پیشرفتی در آن نداشت.
با این که مفاهیم کانونی حقوق بشر تا اواسط ده? 1960 واضح و روشن شده بود، به اجرا درآوردن آن قوانین ومقررات، تقریبا در تمامیت خود بستگی به اراد? تک تک دولت ها داشت.

شکوفایی مجدد در زمان کارتر
هنگامی که جیمی کارتردرسال 1977 به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، حقوق بشر را به منزل? یک مسئل? بین المللی از نومطرح کرد. کارتر برای موضوع حقوق بشردرسیاست خارجی آمریکا اولویت قائل بود و از مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان حمایت به عمل می آورد.
کارتر تلاش کرد موضوع حقوق بشر بین الملل را از سیاست های جنگ سرد میان شرق وغرب ، و همین طور مباحثات کشور های صنعتی و غیر صنعتی شمال و جنوب، جدا کند. و همین، موجب تقویت و افزایش حقانیت سازمان های حقوق بشر در جهان گردید.

<**ادامه مطلب...**>
قرارداد هلسینکی
در اواسط ده? 1970، حقوق بشر در سیاست های دوجانبه وچند جانب? خارجی جای خود را پیدا کرد. ایالات متحده و کشور های اروپایی در سیاست های کمک رسانی خود، شرط به اجرا درآمدن حقوق بشررا وارد کردند و طبق مصوب? نهایی هلسینکی در سال 1975، حقوق بشر در جریان اصلی مناسبات میان آمریکا وشوروی، گنجانده شد.

کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا (CSCE) از اوایل ده? 1970 و با یک سلسله گفتگو میان ایالات متحده ، کانادا ، اتحاد شوروی و تقریبا ً تمامی کشور های اروپایی، آغاز شد. محور گفتگو ها حل و فصل مسائلی میان شرق کمونیست و غرب دموکرات بود. مصوب? نهایی CSCE در سال 1975 و در هلسینکی، فنلاند با امضای 35 کشور، و تحت عنوان قرارداد هلسینکی، مورد تصویب قرار گرفت. در این توافقات 10 اصل معین شده بود که احترام به حقوق بشر و آزادی های بنیادی، مانند آزادی اندیشه، وجدان، مذهب و ایمان را و شامل می شد. بسیاری از کارشناسان، قرارداد هلسینکی را مقدمه ای بر افول دیکتاتوری کمونیسم دراتحاد شوروی و اروپای شرقی تلقی می کنند.

در پایان ده? 1980، جنگ سرد خاتمه یافته بود، و در 25 دسامبر 1991، پرچم شوروی از فراز کاخ کرملین پایین کشیده شد. به CSCE که تا آن زمان وظیفه اش برگزاری نشست ها و کنفرانس ها بود، نقش مهمتری محول شد، و آن ادار? تحول تاریخی در اروپا بود. نام آن نیز به سازمان امنیت وهمکاری های اروپا (OSCE) تغییر یافت. اکنون این سازمان بزرگترین سازمان امنیت جهان به شمارمی رود که دارای 56 کشور عضو از اروپا ، آسیای مرکزی وشمال آمریکاست. این سازمان شرکایی نیز در میان کشور های آسیا و حوض? مدیترانه دارد. بسیاری از مردم، OSCE را نمونه ای درهمکاری های وسیع تر منطقه ای برای محترم شمردن حقوق بشر در دیگر نقاط جهان تلقی می کنند. اعلامی? کپنهاگ و اصول پاریس که هر دو وابسته به OSCE هستند، به منزل? ضوابط اجرای حقوق بشر از اهمیت زیادی برخوردارند.

در سازمان ملل، یک کمیسیون تاز? حقوق بشر که توسط کشورهای کانادا، هلند، و دیگران اداره می شد تشکیل و به تنظیم پیمان هایی برای رسیدگی به حقوق زنان (1979)، شکنجه (1984)، وحقوق کودک (1989) اقدام کرد. کارشناسانی نیز برای پیگیری و حصول اطمینان از اجرای حقوق بشر در شمار فزاینده ای از کشور های دیگر تعیین گردیدند .

در اواسط ده? 1980، غالب کشور های غربی توافق کردند که مسئل? حقوق بشر باید تبدیل به یکی ازموضوعات پایه در سیاست خارجی تبدیل تبدیل شود و بر کنترل و ِاعمال آن تأکید ورزیدند.

در ده? 1970، سازمان های غیر دولتی NGO مربوط به حقوق بشر، که قدرت سیاسی و بین المللی قابل توجهی داشتند، شکل گرفتند. نشانگر این امر اعطای جایز? صلح نوبل در سال 1977 به سازمان عفو بین المللی برای حمایت از زندانیان سیاسی بود. در سال 1980 حدود 200 NGO در آمریکا و همین تعداد هم در بریتانیا تشکیل شده بود، که به امور مربوط به حقوق بشر رسیدگی می کردند. ظهور NGO ها در کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین هم از اهمیتی مشابه برخوردار بود. این گروه ها، علاوه بر حمایت از قربانیان نقض حقوق بشر، در اتخاذ سیاست های ملی و بین المللی مربوط به حقوق بشر نیزتأثیر گذار بوده اند.

فضای بعد از جنگ سرد
با پایان جنگ سرد، تلاش های بین المللی برای بهبود وضعیت حقوق بشر شدت بیشتری یافته است. نمون? آن، ایجاد کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل است که موجب افزایش کنترل کشورها شد. در بیشتر کشورها، ماهیت و محدود? حقوق بشر در دستور کار ملی جای خود را یافته است. همان طور که نظریه های لیبرال در اقتصاد، از طریق جهانی شدن انتشار یافتند، نظریه های دیگر هم این مسیر را طی کردند. سازمان های غیر دولتی حقوق بشر و حامیان آن، از نفوذ روزافزونی در سراسر جهان برخوردار گشته اند.

شکی نیست که پیش کشیدن حقوق بشر هنوز خشم برخی از دولت ها را بر می انگیزد، و نمون? آن روابط پر تنش چین با شرکای تجاری عمد? خود، در سال های بعد ازکشتار شهروندان چینی در سال 1989 در میدان تی ین آنمن است. هنوز برخورد بسیاری از دولت ها با مسائل مربوط به حقوق بشر به گونه ای نیست که خواست های سازمان های غیر دولتی حقوق بشر را برآورده سازد.

هنوز رژیم هایی– مانند کوبا، برمه، کر? شمالی، و در دیگر نقاط – بر سر قدرت هستند که به طور منظم حقوق بشر را که در جهان به رسمیت شناخته شده، نقض می کنند. و همان طور که در گزارش های وزارت خارج? آمریکا و سازمان های غیر دولتی به طور مستند آمده، هنوز در غالب کشور های جهان مسائل مهمی در رابطه با حقوق بشر مطرح است.

با این حال، تمایل تازه ای در جامع? بین الملل برای حل و فصل موارد نقض حقوق بشر به وجود آمده است. مای? تأسف است که در سال 1994، سازمان ملل نتوانست با اتخاذ تدابیری به موقع و با دخالت نظامی، از نسل کشی در رواندا ممانعت به عمل بیاورد. اما در السالوادور، دیده بانان حقوق بشر وابسته به سازمان ملل، نقش مهمی در رسیدن به توافق سیاسی و نظامی زدایی کشور بعد از یک دهه جنگ های داخلی، ایفا کردند. در سومالی، زمانی که کشور به دست فرماندهان نظامی افتاد، نیرو های چند ملیتی ارتش برای نجات جان هزاران تن از غیر نظامیان از گرسنگی، وارد عمل شدند. در کامبوج، با عملیات وسیع پاسداران صلح سازمان ملل، نیرو های ویتنامی بیرون رانده شدند و از اقدامات خمر های سرخ جلوگیری گردید، و با برگزاری انتخابات آزاد، دولت منتخب مردم بر سر کار آمد. در بوسنی، جامع? بین الملل، به رهبری آمریکا، برای پایان دادن به جنگ داخلی که موجب کشته شدن 200،000 تن و آواره شدن دو میلیون نفر شد، به زور توسل جست.

علیرغم اهمیت حقوق بشر و سیاست های نوع دوستانه، در اوایل ده? 2000، جامع? جهانی برای متوقف کردن درگیری های قبیله ای در دارفور، استان غربی سودان، در حال دست و پازدن بود. در این جنگ، که ایالات متحده و بسیاری از سازمان های مدافع حقوق بشر آن را نسل کشی خواندند، ده ها هزار تن از مردم بی گناه کشته شدند و بیش از دومیلیون نفر به اجبار به اردوگاه های پناهندگان روی آوردند.

نیرو های وابسته به هیات نمایندگی اتحاد آفریقا موفق به متوقف کردن کشتار و تجاوزات جنسی نشدند، و ایالات متحده مصرانه از سازمان ملل درخواست کرده است که از نیرو های گسترد? صلح بان در این کشور استفاده شود. در عین حال، جامع? بین الملل، وسازمان های غیر دولتی برای پاسخ به ظهور ناگهانی تروریسم بین المللی که حمل? تروریستی 11 سپتامبر 2001 به آمریکا، و سایر حملات القاعده در گوشه وکنار جهان، از اندونزی گرفته تا اسپانیا، از آثار بارز آن بود، بسیج شده اند. این ناظران، واکنش دولت ملی را در برابر تروریسم نیز مورد انتقاد قرار داده اند


نوشته شده توسط حقوق بشر در سه شنبه 88/7/14 و ساعت 5:46 عصر
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خشونت پلیس انگلیس افراد زیادی را به کام مرگ میکشاند
نقض حقوق بشر در غرب
آلمان بهشت نقض حقوق بشر و آزادی های مذهبی
سارکوزی سمبل نژادپرستی فرانسه !
نامه ای از دانشجوی رشته حقوق به اوباما رئیس جمهور آمریکا
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا