نشریه فرانسه زبان لبنانی: معنی دموکراسی آمریکا در خاورمیانه را فهمیدیم
خبرگزاری فارس: یک نشریه فرانسه زبان لبنانی در شماره این هفته خود نوشت: « اسرائیل و پدر خوانده آن آمریکا طی یک ماه کشتار مردم غیر نظامی لبنان و تخریب زیر ساخت آن، مظاهر الگوی دموکراسی مورد نظر خود را در خاورمیانه به مردم منطقه نشان دادند.»
هفته‌نامه فرانسه زبان "مگزین " چاپ لبنان در شماره این هفته خود نوشت: تخریب روشمند یک کشور و کشتار هدفمند مردم آن که تصاویر آن از همه شبکه های تلویزیونی جهان لحظه به لحظه پخش می شد، نخستین نمایش غم انگیز از نوع خود در تاریخ بشریت بود. افکار عمومی جهان طی یک ماه و اندی، تهاجم گسترده اسرائیل به لبنان را دقیقه به دقیقه و روز به روز مشاهده کردند.
آنها طی این مدت شاهد کشتار مردم بی‌گناه از کودک خردسال گرفته تا کهنسالان ناتوان بودند. افکار عمومی جهان طی این یک ماه فهمیدند که آمریکا چگونه می‌خواهد دموکراسی در خاورمیانه برقرار کند. در واقع این اقدامات وحشیانه، تنها برای حمایت، تداوم و بقاء وحشیگری دیگر "واحه تمدن " جهان یعنی اسرائیل صورت گرفت. گناه لبنان در این بحران این بود که انقلاب دموکراتیک خود را آنگونه که آمریکا می‌خواست تکمیل نکرده بود. گناه لبنان آن بود که آنگونه که آمریکا می خواست شریک جنگ با تروریسم نشده بود. گناه لبنان آن بود که به طور کامل از فرآیندهای سیاسی مورد نظر آمریکا در منطقه حمایت نکرده بود. آمریکایی‌ها برای اینکه به لبنان در روی آوردن به جرگه خود کمک کنند و به عبارت دیگر برای آنکه در برقراری دموکراسی مورد نظر خود به این کشور کمک کنند، از اسرائیل خواستند از زمین، هوا و دریا آن را مورد تهاجم خود قرار دهد و کل زیر ساخت های آن را تخریب کند.
اکنون مردم لبنان باید صبورانه خسارات های جانبی و غم سنگین از دست دادن بیش از یک هزار تن از عزیزان خود را تحمل کنند. خسارات و تلفاتی که ارمغان طرح خاورمیانه جدید بود. آمریکایی‌ها فکر می‌کنند با مطرح کردن این کلمات پر طمطراق می توانند تسکین دهنده دردهای مردم این کشور باشد.
این نشریه در ادامه مطلب خود می نویسد: به هر حال بحران لبنان نشان داد که چشم اندازهای نوید بخشی می تواند در انتظار دیگر ملت ها در بحران منطقه قرار داشته باشد به شرط آنکه مسئولان آمریکا از بحران لبنان درس بگیرند. مسئولان آمریکایی اگر واقعا طالب برقراری مردم سالاری در کشورهای بحران زده منطقه چون عراق، افغانستان و فلسطین اشغالی هستند، باید زمینه برقراری آرامش و احترام به آراء مردم را فراهم کنند و نه آنکه عمدا زمینه ناآرامی را در این کشورها به وجود آورند. اما ظاهرا عکس مسئله امروز صادق است:
در افغانستان رژیم طالبان سقوط کرد و عناصر آن از کابل و و قندهار رانده شدند. اما چهار سال بعد که انتظار می رفت امنیت بیشتری در این کشور برقرار شده باشد، همین عناصر دوباره فعالیت های خود را از سر می گیرند و علنا دولت این کشور نیروهای ائتلاف مستقر در آن را به چالش می گیرند.
در عراق، آنها دیکتاتور خونخواری چون "صدام حسین " را به امید برقراری دموکراسی و ایجاد فضای باز سیاسی در آن برداشتند. اما خونخواری و خونریزی در این کشور نه تنها قطع نشد که بیشتر هم شد و فضای باز سیاسی هم نه تنها ایجاد نشد که درگیری‌های قومی و مذهبی هر روز بیشتر از گذشته شد. عراق، امروز به جای ترقی هر روز سیر قهقرایی، فقر و عدم توسعه یافتگی را طی می کند. تنها فرق امروز و دیروز عراق این است که در زمان صدام، ترور و خونریزی تحت انحصار دستگاه استخبارات رژیم بود اما امروز هر جانی و جنایتکار بی سر پایی می تواند آن را بدون آنکه کیفری در انتظارش باشد انجام دهد. در سرزمینهای اشغالی وضع به مراتب بدتر است. این سرزمین‌ها امروز به زندان بزرگی برای ساکنان آن تبدیل شده است. زندانی که زندانبان و جلادان آن به راحتی شکنجه و ترور می‌کنند و این جا نیز اتفاقا جنایتکاران با بی کیفری تمام، اقدامات جنایتکارانه خود را انجام می دهند.
به هر حال، حوادث چند سال اخیر نشان می دهد مظاهر خاورمیانه جدید مورد نظر آمریکایی‌ها تنها در خون و خونریزی، شکنجه، تفرقه افکنی و تخریب پلهای ارتباطی مناطق و مردمان و احداث دیوارهای حائل جدا کننده مردم خلاصه می‌شود
نوشته شده توسط حقوق بشر در سه شنبه 88/9/17 و ساعت 5:17 عصر
نظرات دیگران()
